آبهای زلال، کلبههای چوبی، خرسهای قهوهای ساکن جنگلهای صنوبر و کاج که در نواحی شرق فنلاند و مرز این کشور با روسیه واقع شدهاند، بسیار جذاب هستند. در اواسط تابستان، تقریبا تمام ساعات روز در فنلاند هوا روشن است که شرایط را برای دیدن پنج گونهی جانوری مهم اروپا یعنی خرس قهوهای، گرگ، ولورین (دله)، سیاهگوش و گوزن شمالی فراهم میکند. تماشای خرسهای قهوهای بسیار هیجانانگیز است.
تقریبا ۷۶ درصد از کل زمینهای فنلاند، پوشیده از جنگل است. مردم فنلاند، عاشق جنگلهای کشور خود هستند؛ زیرا میتوانند به چیدن انواع بلوبری، شاهتوت و بلوط در تابستان و قارچ در پاییز بروند. همچنین سکوت و آرامشی که در جنگلهای فنلاند حاکم است، بسیار ستودنی است.
فنلاندیها ازبرگزاری جشن لذت میبرند و جشنهای رسمی در تقویم فنلاندیها تفاوتی با کشورهای دیگر اروپایی ندارد مگر یک تفاوت اصلی که آن هم تفاوت روزهای عید پروتستانهای لوتر است که تابع تقویم مراسم کاتولیکها نیست. برای بازدیدکنندگان عجیب است که فنلاندیها بر خلاف جشنهای پر سر و صدا و لذتبخش قاره اروپا ، این جشنها را به آرامی برگزار میکنند.
جشنهای پر شور و تاب سالانه در فنلاند قاعدتا زمانی صورت میگیرد که هوا خوب است. روز اول ماه مه، مناسبتی جهانی است برای کارگران و دانشجویان که می توان آن را نمونه شمالی “ماردی گراس” (روز بعد از پایان کارناوال برای شروع زمان روزه) و نیمه تابستان تعبیر کرد و مناسبتی است برای آزادانه شادی کردن، زیرا این زمان برای بیشتر فنلاندیها از آغاز تعطیلات تابستان و رفتن به اقامتگاههای تابستانی حکایت دارد.
در ۳۰ کیلومتری شمال شهر کوچک سوموسلمی (Suomussalmi) در شمالشرق کشور فنلاند، مزرعهای عجیب و زیبا وجود دارد. رانندگان هنگام عبور در امتداد بزرگراه با این مزرعهی متفاوت مواجه میشوند. مزرعهای که در آن تقریبا هزار مترسک ایستاده، به تماشای شما مشغولند. مترسکهایی که با لباسهای متنوع تزئین شدهاند. این گروه بزرگ از مترسکها در ابتدا در سال ۱۹۸۸ توسط هنرمند بومی فنلاند، آقای ریجو کلا (Reijo Kela) ساخته شد. مجموعهی ساخته شده با نام “مردمان خاموش” یا در کلام محلی “Hiljainen kansa” نام گذاری شد. این مترسکها برای اولین بار در کشتزاری در لاسیلا (Lassila) در حوالی هلسینکی (Helsinki) رونمایی شدند. سپس در سال ۱۹۹۴ به میدانی در بازار بزرگ هلسینکی منتقل شدند. بعد از آن به حاشیهی رودخانهی جالونوما (Jalonuoma) و آمانساری (Ämmänsaari) نقل مکان کردند و نهایتا در سال ۱۹۹۴ در مکان فعلی مستقر شدند. خالق این اثر، ریجو کلا، از ارائهی هر گونه توضیحی پیرامون طرحش پرهیز کرده است. اومعتقد است هر کدام از ناظران میتوانند برداشت خودشان را نسبت به این مردمان خاموش داشته باشند. بسیاری از مردم فنلاند معتقدند که این اثر یادمانی از قربانیان نبرد میان فنلاند و روسیه است. نبردی که با حملهی وحشیانهی روسهای شوروی در زمستان ۱۹۳۹ شروع شد و در سال ۱۹۴۰ به پایان رسید.
معماری فنلاند از سازههای چوبی قدیمی که از زمان حکمرانان سوئدی به جای ماندهاند تا طراحیهای مدرنی مانند «موزه هنر معاصر Kiasma تنوع دارد.در سرتاسر کشور بازدیدکنندگان میتوانند آثار باقی مانده را از دورههای هنر نو، کلاسیسم نوردیک، تجدید حیات گاتیک و مینیمالیسم نظاره کنند و برای کندکاو تاریخ معماری به «موزهی معماری» در هلسینکی مراجعه کنند.
وقتی شما به دنبال لحظه ای تنهایی و آرامش در شهر شلوغ هلسینکی هستید می توانید به کلیسای کامپی بروید که در عین حال با نام کلیسای سکوت نیز شناخته می شود. کامپی کلیسایی برای تمام مسیحیان است که هزینه های آن توسط شهر هلسینکی و بخش خدمات اجتماعی شهر پرداخت شده و به شما این فرصت را می دهد که در سرعت سرگیجه آور زندگی، خود را در این مکان آرام کنید. ساختمان چوبی این کلیسا در میدان نارینکاتوری واقع شده و بیشتر شبیه به یک ظرف سرو غذای بیضی شکل است. این کلیسا نزدیک مراکز خرید واقع شده و فرصتی را برای استراحت و تمدد اعصاب بعد از خرید و خستگی در اختیار شما قرار می دهد.
کتابخانهی ملی فنلاند با معماری کلاسیکش توسط طراح مشهور، کارل لودویگ انگل ساخته شده است که در هر گوشه از آن میتوانید چیزی جالب را پیدا کنید. همچنین این کتابخانه میزبان نمایشگاههای موقتی بر اساس موضوعات مجموعهی گسترده کتابها و اسنادش است.
در فنلاند ۹ درصد رفت و آمدهای درون شهری به وسیله دوچرخه صورت می گیرد. میانگین مسافت طی شده در طول روز برای هر یک از سکنه در روز ۰/۷ کیلومتر است. فنلاندی ها بدون توجه به جایگاه اجتماعی یا سن هردو قشر کودک و بزرگسال به عنوان توریست ، زنان خانه دار، بازنشستگان و کودکان دوچرخه سواری می کنند.
اگرچه فصل دوچرخه سواری در فنلاند به شکل سنتی از بهار و تابستان شروع می شود، ولی خیلی از طرفداران دوچرخه سواری از باران ، گل و لای و طوفان های برفی زمستان ترسی دارند. عشق و علاقه فنلاندی ها به دوچرخه سواری را تنها با علاقه آنها به سگ شان ، ماهیگیری و سونا می توان مقایسه کرد.